یک ماهگی پسر نازم
خوشگلم، می خوام خاطره یک ماهگیت رو برات بنویسم، ده روز اول رو می خوام خیلی خلاصه برات بگم چون اصلا دستم به نوشتن نمی ره بدترین روزهای این مدت که با هم بودیم همین ده روز بود ولی خدا رو صد هزارمرتبه شکر که تموم شد و شادی ما هم شروع شد. پسرم بعد از مرخص شدن از بیمارستان و رفتن به خونه مامانی که توی پست قبلی کامل برات توضیح دادم قرار بود دو روز بعد یعنی هشتم شهریور دوباره به بیمارستان مراجعه کنیم که دکتر نوزادان شما پسر خوشگلم رو چک آپ کنه. خلاصه متاسفانه تا دکتر شما رو دید گفت زرذی داری زردیت هم بالاست.من به همراه بابا حمید و مامانی به بیمارستان رفته بودم خلاصه رفتیم و براتون آزمایش گرفتیم دیدیم بله زردیت 16بود پسرم.خیلی ناراح...
نویسنده :
مامان پریسا
15:14