نی نی خوشگل خوش اومدی
قند و عسلم
دی ماه سال هشتاد و نه بود که یک احساسی توی دلم به من می گفت شما تو دلم داری جا باز می کنی.....
بله پنجم دی ماه بود که با بابایی رفتیم آزمایشگاه نیلو و آزمایش دادم، فرداش یعنی ششم طاقت نداشتم تا بعد از ظهر صبر کنم زنگ زدم آزمایشگاه نیلو و گفتم لطفا جواب آزمایشم رو با پیک برام بفرستید.
خلاصه دیدم بله شما ناز پسر، خوشگل پسر اومدی و بزرگترین تغییر توی زندگی ما شدی به بابا حمید تلفنی خبر دادم بابایی هم خیلی خیلی خوشحال شد.
خلاصه شب هم رفتیم و به مامانی گفتیم طاقت نداشتم ازش پنهون کنم ولی قرار شد فعلا بین خودمون من و بابایی و مامانی و شما بمونه.
دوستت دارم عشق من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی